مدح و وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها
شاعر : عباس شاه زیدی
نوع شعر : مدح و مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
قالب شعر : غزل
باز کـن چـشـمان از انـدوه مالامـال را چار داغ تازه داری، چارفصل سال را
پا به پای چار فصل داغ هایت مثل ابر بارها خون گریه کردم، منتهی الآمال را
منتهی الآمال آورده است، حتی دشمنان گـریه میکـردند این پـروانۀ بیبال را
پای عشق آمد میان، دست کریمت باز شد عشق میبندد همیـشه پای استـدلال را
داغ پشت داغ، پشت داغ، پشت داغ ...آه داغداران خوب میفهمند این احوال را
از شهامت مانده بر دوشت مدال افتخار کم خدا انداخت بر دوش زنی این شال را
چار داغت را نیاوردی به رو، گفتی حسین کرد بـارانی سوالت، روز استقـبال را
عشق تو خون خدا و عشق ما عباس توست او که از حق جای دستانش گرفته بال را
مادر دریا ببخش این شعر در شأن تو نیست کاش میبستم به مدحت این زبان لال را
|